روز دیگر شورا

نشر: مرکز
موضوع: رمان فارسی
چاپ اول ۱۳۹۸
تعداد صفحه ۳۲۸

رمان روز دیگر شورا با صحنه ای در فرودگاه ارمنستان شروع می شود و سی و چند ساعت بعد در همان فرودگاه به پایان می رسد. داستان دیگری موازی با این سفر کوتاه شورا پیش می رود. داستان وصلت شورا با خانواده رزاقی ها و توصیف کشمکش ها و تنش ها و ماجرای پیوند شورا با بیژنی که با پیوند عضو برای فرزند ارشد رزاقی ها مصادف می شود. دو پیوندی که انگار یک جور تجدید حیات و تزریق خون تازه به بدن بیمار از یک طرف و رابطه ناکارآمد زناشویی از طرف دیگر است و هر دو در نهایت پایانی یکسان دارند. سرانجامی که گویا قرار است در دل تجربه تازه شورا پدیدار شود. تجربه ای که منجر به شناخت تازه شورا از خود و دنیای اطرافش می شود. در پایان، او دیگر همان شورایی نیست که در آغاز رمان بوده است و با اینکه به ظاهر در پایان سفر کوتاهش است ولی تو گویی در آستانه راهی دیگر است.

بخشی از کتاب

هم زمان با برق فلش آذرخشی از وجود شورا می گذرد. نمی داند دانستن می شود به سرعت و تیزی برق باشد. دلش می خواهد زمان متوقف بشود، نگذرد. آگاه است به سنش، به جوانی اش، به بدنش و به تکرارناشدنی بودن این لحظه. تاثیر حرکت دست منصور مثل رایحه ی خوش عطری گران قیمت تا مدت ها با او می ماند و به نظرش در تبدیل شدن او به عروس رزاقی ها نقش ایفا می کند. تجربه ی بدنی ظریفی ست که ظرافتش را تعمیم می دهد به همه ی وجود منصور. مثل چیزی است که در وجناتش می بیند و دنبال نمونه های دیگری از آن می گردد. تا مدت ها جادوی آن لحظه با اوست. بعدها متوجه می شود تکنیک را با ظرافت اشتباه گرفته. تکنیکی که بیشتر به درد حرفه ی منصور می خورد تا زندگی با او. از ان لحظه ی تند و قوی چیزی به کسی نمی گوید مبادا جادویش برود.