در راه ویلا

نشر : چشمه
موضوع : مجموعه داستان فارسی
چاپ اول ۱۳۸۷
چاپ نهم ۱۳۹۶
۱۰۴ صفحه
این کتاب سومین مجموعه داستان فریبا وفی و شامل نه داستان است. داستان آدمهایی که کنار هم زندگی میکنند ولی از درک یکدیگر فاصله دارند. بیشتر داستانها در متن زندگی روزمره میگذرند. در داستان در راه ویلا زن جوانی با دو بچه میخواهد به ویلا برود و ناچار میشود مادر پیر و سرزندهاش را نیز همراه خود ببرد. آن دو در پایان سفری کوتاه ولی مشقتبار به همدلی میرسند.
داستان در راه ویلا به انگلیسی ترجمه شده و فیلم کوتاهی از آن به کارگردانی منیر قیدی و بازی گوهر خیراندیش تهیه شده است.
بخشی از کتاب
رویم را برگرداندم و راه افتادم. داشتم پاهایم را میکشیدم. عرق از پشت گردنم رفت زیر لباسم. بعد صدایی شنیدم. صدا خفه و ناآشنا بود، مثل صدای حیوانی که توی تله گیر افتاده. از گلوی من میآمد. نمیتوانستم برگردم. فکر میکنم همین ناتوانی از مهربان بودن یا چیزی شبیه آن بود که باعث شده بود دچار خفگی بشوم و حتا نتوانم مثل آدم گریه کنم. چند بار دهانم را باز کردم و بستم و آمد و رفت هوا را توی دهان خشکم حس کردم. بعد از آن بود که اشک آمد. پویا به من چسبید.