بی باد، بی پارو

نشر : چشمه
موضوع: مجموعه داستان فارسی
چاپ اول ۱۳۹۵
چاپ ششم ۱۳۹۷
۱۳۵ صفحه
مجموعه داستان “بیباد، بیپارو” دوازده داستان دارد. داستانهایی از واهمهها، ترسها و دغدغههای آدمها بخصوص زنها. کتاب با داستان زندگی زن مهاجر شروع میشود و با صحنه داستانی از پرواز پرندهای بر فراز اقیانوس به پایان میرسد. در این داستانها، شخصیتها به دنبال چرایی و گاه به دنبال رهاییاند. آنها گاه با سکوت، گاه با فریاد، گاه با فرار از موقعیت دشوار، گاه با رویارویی شجاعانه و گاه با رویاپردازی به شرایط سخت خود اعتراض میکنند و با کابوسهای آزاردهنده و ناکامیهای خود مقابله میکنند. سفر، رویا، دوستی، مرگ، عشق، عصیان، وفاداری، سوظن و رهایی از تمهای این مجموعه است.
بخشی از کتاب
یک ساعت بیشتر از فیلم گذشته بود و هنوز کارگردان کاری نکرده بود. زن رفت به کلبهی کنار اقیانوس. دوربین هم همراهش رفت. کلبه چوبی و دنج. یک تخت تمیز داشت و یک صندلی کهنه. پیراهن سفیدی هم بود. انگار بیهوا پرتش کرده بودند و افتاده بود روی دسته صندلی. آدم وسوسه میشد پیراهن را که آستینش به زمین میخورد بردارد و تا کند. دوربین سریع برگشت روی پنجره کلبه که دو لتهاش از تو رو به اقیانوس باز میشد. کم کم داشت از آن همه رنگ و روشنایی و هوایی که زن با یک نفس فرو داد خوشم میآمد. آواز دلنشینی آرام آرام از لبه آب لغزید و با بلند شدن موج اوج گرفت. دلم خواست یک بار دیگر برگردم توی کلبه. دوست داشتم همه چیز را از آن بالا ببینم. این دفعه کارگردان صدایم را نشنید و فیلم را وسط اقیانوس روی بال پرنده سفیدی تمام کرد.