در عمق صحنه

نشر : چشمه
موضوع: مجموعه داستان فارسی
چاپ اول ۱۳۷۵
چاپ هفتم ۱۳۹۵
۹۲ صفحه
مجموعه داستان «در عمق صحنه» اولین مجموعه داستان فریبا وفی و شامل چهارده داستان است. داستانهای این مجموعه مضامینی اجتماعی دارند و به موضوعاتی چون فقر و محرومیت و رنج انسانها بخصوص زنها و بچهها نظر دارند؛ روایت کودکی که به ملاقات مادر زندانیاش برده میشود، مرگ دردناک پدری پیر، بچهای که به ناچار از مادر زندانیاش جدا میشود، زنی زندانی که برای زایمان به بیمارستان برده میشود، مادری که پسر معتادش مرغ محبوبش را سر میبرد، زنی که آرزوی شنا دارد اما نگهداری بچه به او سپرده شده و نمیتواند ساحل را ترک کند و ……..
بخشی از کتاب
اون وقت منو با خودش برد و بهم گفت که خودش دم در وا میایسته و نمیآد تو، آخه اگر شوهرش بفهمه پوست از سرش میکنه. بعدم گفت: «کاش عبرت گرفته باشه و سر عقل بیاد و دیگه از این کارها نکنه.» اون روز رفتم نشستم پشت اون شیشه. آبجی اشرف بیرون ایستاد و با من نیومد تو. می ترسیدم. خیلی میترسیدم. خیلی شلوغ بود. قلبم همین جور تند و تند میزد. بعد یه دفعه از اون طرف صدا بلند شد. بعدشم یه زن اومد پشت شیشه، میگم یه زن. آخه اول مامانو نشناختم، ولی خودش بود. مامان بود. چقدر عوض شده بود، خدا، صورتش پر چینوچروک شده بود و چشاش گود افتاده بود. پیر پیر شده بود، دلم خیلی براش سوخت. بغضم ترکید و زدم زیر گریه، «مامان!»